loading...

98music08

میجنگم به دنبال یه راه تازه میگردم، به دنبال یه دررو از غم دنیاآخه سخته نمیشه این همه دردو، تحمل کرد باید باشه دلم دریابه دنبال یه ذره دلخوشی گشتم، شاید باشه یه امیدی واسه بودننداشت هیچ حاصلی واسه دل

♥حسـ ــین♥ بازدید : 92 چهارشنبه 23 آبان 1397

میجنگم

به دنبال یه راه تازه میگردم، به دنبال یه دررو از غم دنیا
آخه سخته نمیشه این همه دردو، تحمل کرد باید باشه دلم دریا
به دنبال یه ذره دلخوشی گشتم، شاید باشه یه امیدی واسه بودن
نداشت هیچ حاصلی واسه دل خستم، به جز دل رو شکستن دل رو آزردن
ببینید این دلم جز درد ندید چیزی، واسه ساختن با این دردا یه راهی هست
شاید چیزی نبینم غیر تاریکی، تو این ظلمت تو این وحشت یه ماهی هست
شاید دردا منو میکوبن و اما، من از این خرد شدن ها ریشه میگیرم



درسته من نمیخوام این همه دردو، ولی بازم با این دردا نمیمیرم
شاید باشه یه فردای دل انگیزتر، به امید همون روز زنده میمونم
آخه مرگ رو طلب کردن که چاره نیست، میجنگم با غم و دردای توو جونم
"سلمان آریانژاد 18 مرداد 1391"

بقیه در ادامه

 

ساز شکسته

یه ساز شکسته منو این نفس هام
چجوری بگم که بدونی چه تنهام
چجوری بگم که تمومی نداره
چشام تو نبودت شب و روز میباره
میون من و تو یه دریا سرابه
یه دنیا مصیبت رو قلبم خرابه
منو خاطراتت سوزونده چه آسون
دلم درب و داغون چشام خیس بارون
یه ساز شکسته منو خستگی هام
بدون تو حتی خودم رو نمیخوام
خودم رو نمیخوام یه لحظه یه ساعت
نبود تو هیچ وقت نمیشه یه عادت
چجوری بگم که بدونی چه خستم
بدونی بریدم بفهمی شکستم
منو خاطراتت منو بی قراری
شده باورم که تو دوسم نداری
با چشمای خیسم نشستم یه گوشه
تو دستم یه قابه که عکس تو توشه
یه دفتر پر از شعر و امضا و حرفات
یه نامه که خیسه هنوزم از اشکات
تو فکرم که چی شد که از من بریدی
گناهم چی بود و تو از من چی دیدی؟ 
همش فکر میکردم همیشه باهامی
تو روزای سختی تو تنها پنامی

 

 

 

هر لحظه

هر روز عمر من، از شادی لبریزه
همین روزا واسه من، خیلی دل انگیزه



همش کنار تو، با شادی میشینم
تو یار من هستی، ای عشق شیرینم



چه حس خوبیه، کنار من هستی
همیشه و هر دم، تو یار من هستی



بهم بگو عشقم، کنارمی هر دم
کنار من باشی، بی غصه و دردم



هر روز و هر لحظه، آرامش محضه
نوازش موهات، یه دنیا می ارزه



دنیای بی چشمات، دنیای بیماره
ما مال هم هستیم، قلبت دوسم داره

 

 

 

 

مدیونم

میخونم از دل و جونم تا ابد عاشقت هستم
هر لحظه به تو مدیونم از بوی خاک تو مستم
مدیونم به خاک تو با اسمت آبرو دارم
من رو تو دلت جا کن هر لحظه آرزو دارم
هر لحظه شادیمو به اسم تو مدیونم
هرجا که برم بازم من عاشقت میمونم
هنوزم عاشقت هستم چه دلگیره دلم بی تو
توی هفت آسمون هیچکی نداره مهربونیتو
هنوزم عاشقت هستم واست میگذرم از جونم
واسه اینکه وجودم رو به دستای تو مدیونم

 

 

 

زمزمه رفتن

من از این حادثه رنگ پریدم و
به خدا از زندگی بریدم و
خسته از این سرنوشتم آخه من
خیری از این زندگی ندیدم و
دل من اسیر این فاجعه شد
تو دلم زمزمه های مردنه
صورتم آشفته از این درد و رنج
آخه الان وقت سیلی خوردنه
دل من شاکی از این مصیبته
گریه چشمامو رها نمیکنه
منی که یه سنگدلم و حتی مرگ
تو دلم طوفان به پا نمیکنه

 

 

 

 

تاوان

سکوت سرد این قلبم میگه برگشتنت رویاس
بدون تو برام دیگه همینجا آخر دنیاس

دیگه برگشتنت حتی توی فکرم نمیگنجه
دلم تو ساحل عشقت مثه شنزار بی موجه

تموم بی کسی هامو من از چشم تو میبینم
بخند اما بدون عشقم هنوز خوابتو میبینم

تو یک رویای تلخی که منو تا انزوا بردی
نمیدونم کیو دیدی که گفتی تو دلم مردی

من عاشق بودم اما حیف فقط از تو بدی دیدم
برای سادگی هامه اگه تاوانی هم میدم

 

 

 

 

برس به دادم

برس به دادم نذار بمیرم میخوام قبل مرگ پست بگیرم
نذار بفهمن عشقت رو بردی میخوام بدونی واسم نمردی

برس به دادم منو صدا کن بیا کنارم غمو رها کن
یه چاره ای کن به خاطر من به خونه برگرد مسافر من

توی دل تو عشقم غریبه علاقه من کجاش عجیبه؟
مینای من باش جز تو نمیخوام بهم نگو نه، پیشت نمیام

مینای من باش لیلای مجنون به خاطر تو حتی میدم جون
به خاطر من کمی خطر کن پیوندمونو بی دردسر کن

اگه نباشه عشقت کنارم انگیزه واسه هیچی ندارم
برس به دادم واسم دعا کن غرورتو از خودت جدا کن

مینای من باش لیلای مجنون از این جدایی دارم میدم جون
به خاطر من کمی خطر کن شبای غم رو واسم سحر کن

 

 

 

ساعت با تو بودن

 

 

ساعت من رفتنتو یه دم دووم نمیاره

محبتت تو قلب من عشق و صداقت میکاره



یه قاب عکس توی اتاق شکل تورو جار میزنه

زخم زبون آخرت داره منو دار میزنه



این آینه ی توی اتاق بهم میگه که پیر شدم
انگاری اونم میدونه از زندگیم من سیر شدم
 

یه بیت شعر خط خطی نشسته روی دفترم

حال خرابی دارم و از حال تو بی خبرم


این اشکای رو گونه هام مانع شعر نوشتنه

قلم داره رفتنتو با گریه هام خط میزنه



صدای زنگ بهم میگه تو برگشی به این خونه
عقربه ها بهم میگن ساعت با تو بودنه







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو